فرآمـوشم شده بودی چون من بـی معرفتم:)من خـیلی نآمـردم مـیدونم.
مـرسـی اومـدی و یآدم اندآخـتی:)هـعععـی
یِ روزآیـی بودش ک مـیخآستم ببیـنمت اینـجوری نبود .
مجـبور نـبودم زُل بزنم بِ یِ تیکِ عکـس سیآه بآ یِ لـبخند قدیـمی خُشـک شده
لـبخندی ک تکـرآر شُدنـش فقـط تو اتفآقـی مث دیـشب امکآن پذیـزه
بچـه کِ بودم همیـشه از ایـن ستآره هآ ک هست، همه دآرن تو آسمـون و شبآ بآهآش حـرف میزنـن،دوسـت دآشتم از اونآ دآشتـه بآشـم:))))
نمـی فهمیـدم بچـه بودم:|
ولی الآن دیـگ نمیخآم،نمـیخآمـمـمـم، میـخآم ک وآقنـی دآشتـه بآشـمت،وآقنـی پیـشم پشـینی بآهآت حرف بزنم، بجآی ستآره صورت تو رو ببیـنم.
حـیف ک قـدرتو ندونستـم حـیــف:(
فِک مـی کـردی بـستنـی زمسـتونـی دوس دآرم:)نَ اشتبآه مـی کردی:))من بسـتنـیزمسـتونـی ای رو دوس دآرم کِ تو برآم گرفتـه بآشی:)))
دِلـم برآت تـنگ شـده بآبآبُـزرگم:)
ک ,تو ,دوس ,دآرم ,یِ ,رو ,دوس دآرم ,حرف بزنم، ,بزنم، بجآی ,بآهآت حرف ,پشـینی بآهآت
درباره این سایت